از خودت نامردمی هایت
از دریدن سینه مادران زمان که طفل های در قنداق حود را برای مبازره با تو تربیت می کنند
از مردانی که در سیاه نامه های تاریخ صدای حق طلبیشان به گوش آسمان هم رسیده است
از که می خواهی بگویی از مردی که نان ندارد اما غیرت مردانگی هایش ضرب المثل خاص وعام است
از نفاق از دورویی از فتنه های موجود با پوشش اسلامی از چه می خواهی بگویی که من و تو ندانیم .
بیا یک بار هم که شده است از راستی بگوییم از دوستی وعشق های زنده تاریخ
چه میشود اگربا هم باشیم وبه جایی دو رویی صاف وصادق باشیم .خودمان را برتر از دیگران ندانیم چه میشود
چقدر خوب میشد اگر مردمان را با خود یک سان می دانستیم وهیچ گاه برتری را احساس نمی کردیم هیچ وقت نمی گفتیم من بلکه همواره می گفتیم ما با هم هستیم وتا آخر هم با هم خواهیم بود .
همین نفاق ودو رویی بود که مسلمانان فرزند پیامبر خود را در صحرای کربلا سر بریدند و افتخار هم کردند ولی وقتی با عوامل خارجی مواجهه شدند تازه متوجه شدند که چه کار نا پسندی را انجام داده اند برای همین هم بود که مسیحیان گفتند مسیح را مسیحیان به صلیب نکشیدند ولی مسلمانان مسیح خود را به صلیب کشیدند کی می خواهیم به این نقطه برسیم وامام خود را بشناسیم و همراه امام خود باشیم کی ؟