یک حدیث کهنه بود
از قدیم
از دورهای دور
از همان روزی که احمد صوت قرانی سرود
کینه ها جان دیگر گرفتند
و صدای صوت قران را هدف کردند
تا محمد بود آتش زیر حاکستر نهان بود
چون به حق پیوست
اولش حق فدک ضایع نمودند
صورت وپهلوی دختش در هم شکستند
علی را خانه نشین کردند
وآنگاه کمر بر قتل او بستند
حسن را با هزاران خدعه ونیرنگ
در بستر خوابش دریدند
و اکنون نوبت سالار دین بود
تا به خونش در کشند لیک این بار حسین فریاد زد
مسلمانان به پا خیزید
که طلم بیداد می کند
برای چاره این کار حسین در خون کشیدند
اینسان عشق را آفریدند
کربلا را
و شهادت را