عشق یک مو هبتی الهی است که هر کس بتواند بدست آوردش کار مهمی انجام داده است ،ولی وقتی عشق آلوده چی وقتی عشقی را به ریا آلوده کردیم ، یا آلوده بودن عشق خود را منکر شدن خیلی بد است چون خیلی ها هستند که عاشق هستند ولی نمی خواهند کسی از این موضوع با خبر شود،با خبر شدن از عشقی که پاک است چه اشکالی ایجاد می کند ، گاهی هم عشق هایی هستند که همین عشق ها باعث میشوندکه طرف وقتی فهمید که کسی یا کسانی عاشقش هستند ، آلوده شود چرا ؟ معلوم است برای این است که می گویند، چون ما را دوست دارند، هر کاری کردیم چیزی بهمان گفته نمی شود ، همین چیزی نگفتن ،میشود سوء استفاده از عشق، برای همین هم است که اعتقادما به عشق گونه ایی دیگر دارد .
عشق این روزا مثل بازی کودکانه شده است که وقتی یکی از طرفین از بازی خسته شد دعوا کند وبازی را به هم بزند ، باز فردای روز بازی را شروع کند ، تا جایی که همه بدانند طرف بازی به هم زن است ، در عشق ورزی هم همین گونه است ما حق نداریم وقتی با کسی طرح عشق یا دوستی را ریختیم بعدا بازی در آوریم تنها به این خاطر که طرف ما را دوست دارد یا عشقمان است .این حق ما نیست قدرت عشق سوای این حرف ها است کسی که عاشق میشود ابتدا اگر نمی داند ولی بعدا می داند که چکار دارد می کند ، وقتی دلت برای کسی به غیر از خودت تپید خواهی فهمید که عشق است ، اینجا نباید دغل بازی در آورد .
خیلی ها هستند که اصلا معنی عشق را نمی دانند تنها هدفی که دارند این است که می خواهند عشقی داشته باشند که با تمام خواسته های آنها یکی باشد هر چه گفتند بگوید باشد واگر خودش چیزی خواست بگویند نه این است که این گونه عشق ها هم دوامی نخواهند داشت اعتقاد بر این است که عشق ودوستی نباید یک طرفه باشد اگر یه طرفه بود بازنده طرفی است که خودش را دوست دارد ودیگران را نمی خواهد چون اگر ما کسی را دوست داشته باشیم هرچه او بگوید انجام دهیم از طرفمان هم همین انتظار را داریم که هر چه گفتیم بگوید باشد .
بیشتر عشق های آلوده باعث ویرانی زندگی ها میشود یکی از عشق های آلوده عشقی است که گناه معشوق را پنهان نگه می دارد و نمی خواهد باور کند که معشوق آلوده شده از طریق محبت عاشقانه او ، این محبت شکل های مختلف دارد که یکی از این شکل های محبت مادر به فرزند است که گاها باعث خیلی از آلودگی های فرزند می شود در این مجموعه ایی که می نویسم تمام تلاشم این است که راه درست عشق را معرفی کنم نمی خواهم روزی ، روزگاری شاهد عشقی باشم که پایانش آلوده گی باشد دوست دارم تمام کسانی که مطلب مرا می خوانند درسی بگیرند و از نو عشق خود را باز سازی کنند .
عشق در ابتدا خیلی آسان است مثالی بزنم شما به یک نفر در یک مسیر چندین بار سلام می کنید همین سلام ها باعث دوستی میشود که گاها همین دوستی های ساده تبدیل به عشق های بزرگ می گردد پس با یک ابراز محبت عشق ایجاد میشود ولی بعد چی ، بعد که هزاران مشکل به دنبال دارد چی چرا نمی خواهیم قبول کنیم که عاشق نشویم ، اگر هم عاشق میشویم دانسته عاشق شویم که مشکلی برایمان ایجاد نشود من نمی دانم چگونه می توان این موضوع را بررسی نمود ،همین قدر می دانم که اکثر جوانا در این وبلاگ های خود از عشق وشکست در عشق می گویند ولی چه فایده .
در انتها این را بگویم که عشق به خدا هیچ وقت شکست ندارد چرا ؟ چون ما خدا را بی شیله وپیله دوستش داریم بدون مشکل به درگاهش می رویم و هرچه هم بخواهیم می گوییم ومی خواهیم ، چرا همیشگی است برای اینکه ما خدایمان را عاشقانه دوستش داریم وقتی عاشقانه دوستش داریم وعاشقانه می پرستیمش دیگر نیازی به چیز های سخت در این راه نیست خدا بهترین گزینه برای عشق های خوب است هر کسی مبنای عشق خود را خدا قرار دهد همین گونه خواهد بود موفق وجاری باشید