سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر آوندى بدانچه در آن نهند تنگ شود جز آوند دانش که هر چه در آن نهند فراختر گردد . [نهج البلاغه]
ورق پاره هایم
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» چرا پروانه می سوزد

گفت پروانه پریشان دل شد

خانه خالی

کوچه لب ریز ز رسوایی شهر

و همه سوته دلان در دریا

غرق در فکر وجود ازلی

گفت پروانه چرا می میرد

از سر شب تا سحر

به امیدی که شمع روشنی بخش شود خانه تنهایی را

و بیاید تا صبح بنشیند کنار نوری

که برون از دل شمع شود

گفت پروانه چرا خود سوزد

علتی هست در این بین

کس نمی داند علتش چیست

لیک شمع می داند و با او همراهست

تا طلوع خورشید و امیدی دیگر

با نگاهی ساده

با نگاهی پر از خواهش واحساس بلند

با تمنای دلی، رسم شیدایی را می نویسد با نور

تا بخواند خورشید

آیه های نور ،که در این خانه خالی

به تماشای رخ یاری همی بنشیند

و بگوید با خود کاش پروانه می شد دل من

تا به هنگام طلوع خورشید در کنارش باشد

و بگوید با او از همه دل خوشی خود با او

باز هم شاهد پروانه رسید

با صدای بلند

گفت پروانه چرا می سوزد ؟

اسداله پورهاشمی 8/?/?? مسجدسلیمان



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » اسداله پورهاشمی ( جمعه 87/6/8 :: ساعت 10:47 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

ورق پاره ها
غدیر
باور
باور
باور
دوباره بر گردیم
رسید فصل بهار
نظری سوی خدا
ایستاده
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 2
>> بازدید دیروز: 5
>> مجموع بازدیدها: 94647
» درباره من

ورق پاره هایم

» آرشیو مطالب
تابستان 1387
پاییز 1386
تابستان 1386
تابستان 1385
بهار 1385
زمستان 1384
پاییز 1384

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
نامه گشوده عشق
تا بینهایت
ساقی

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان


» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب