سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] از بخشیدن اندک شرم مدار که محروم کردن اندک‏تر از آن بود . [نهج البلاغه]
ورق پاره هایم
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» رسوایی

هزار باره گذشتم ز دشت رسوایی

کسی صدا نکردم که مست رسوایی

کسی نگفت حرام است خوردن مشروب

یکی نگفت چرا بی سبب تو رسوایی

یک از میان برون شد بسنگ جهل بزد

به صورت من مجنون که خوانده رسوایی

ولی سئوال نکرد از منی که می دانست

تمام عمر نهاده به راه رسوایی

چرا تو رسوه عامی ولی خواص مدام

بپرسند از تو که چون است خوان رسوایی

جنون او مرا میکشد به کوی دلدارم

وگرنه من کجا و دل مست و دشت رسوایی

هزار بار اگر سنگ جهل بر سرم کوبند

عدول من نکنم از خطوط رسوایی

خراب حالی من خود گواه مستی دل

دل غریب کشد میل خود به رسوایی

عجب غریب است این زمانه و خلقش

که هر کسی به صلاحی زند به رسوایی

بیا جمال نما من که مست و رسوایم

به شوق دیدن تو خود کنم چو رسوایی

مسجدسلیمان ۲۷/۶/۸۶ اسداله پورهاشمی

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » اسداله پورهاشمی ( چهارشنبه 86/6/28 :: ساعت 9:30 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

ورق پاره ها
غدیر
باور
باور
باور
دوباره بر گردیم
رسید فصل بهار
نظری سوی خدا
ایستاده
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 7
>> بازدید دیروز: 3
>> مجموع بازدیدها: 93068
» درباره من

ورق پاره هایم

» آرشیو مطالب
تابستان 1387
پاییز 1386
تابستان 1386
تابستان 1385
بهار 1385
زمستان 1384
پاییز 1384

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
نامه گشوده عشق
تا بینهایت
ساقی

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان


» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب