سفارش تبلیغ
صبا ویژن
محبوب ترینِ شما نزد خداوند، خوش خوترین های شما هستند ؛ آنان که فروتنی می کنند و با دیگران الفت می گیرند و دیگران با آنان، الفت می گیرند [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
ورق پاره هایم
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» عشق چیست

سئوال من از تمام کسانی که به این وبلاگ سر می زنند این است که عشق چیست ، عشق را در زندگی خود کجا جا داده اند و نسبت به عشق چه نظری دارند ، آیا عشق هم مانند هر چیزی در این دنیای ماشینی  ماشینی است ویا این که منزلت و جایگاه خاص خود را دارد ، اصلا دلم می خواهد یک تعریف کلی از عشق داشته باشم هر کسی که می تواند این تعریف را ارائه دهد برای من کامنت بگذارد و بنویسد که عشق چیست ، چند نوع عشق داریم .

کدام عشق بر عشق های دیگر برتر است و یا چه نوع عشقی واقعی است واخلاص در عشق به چه چیزی اطلاق می شود ، آیا عشق لازم است که بین دو انسان باشد از دو جنس یا می تواند بین دو انسان باشد از یک جنس ، آیا عشق به خدا هم جزء عشق های زمینی محسوب میشود ویا این که نه این گونه نیست ، عشق به خدا چیزی وارای عشق های معمولی است هر کسی، یا این که این گونه  نیست ، در صورتی که می دانیم عشق به خدا با تمام عشق ها فرق میکند و یا عشق به ائمه با عشق های روی زمینی فرق می کند زیرا خیلی ها هستند مثل من که عاشق واقعی فاطمه زهرا هستم و هرکسی که اسمش زهرا و یا فاطمه باشد برای نزد من  یک احترام خاصی دارد .

چگونه می توانیم تفاوت بین عشق هارا متوجه شویم کدام راه برای رسیدن به عشق واقعی بهتر است مثلا دختری یا پسری همدیگر را دوست دارند وحتی نامزد شده اند و اگر یک روز مرد به خانم خود سر نزند خانم می گوید تو مرا دوست نداری و عاشق من نیستی اگر عاشق من بودی و مرا واقعا می خواستی از همه چیز و همه کس می بیرید و به من سر میزدی در صورتی که این گونه عشق ها اصلا جایگاه متداولی بین زنان و مردان جامعه ندارند تا چه رسد به عشق واقعی بودن از طرف دیگر مشاهده شده است که دختری با پسرس ازدواج نموده است و بدترین شرایط زندگی را هم داشته اند ولی خانم برای حفظ عشق و علاقه خود به زندگی خود با چنگ و دندان زندگی خود را حفظ نموده واجازه نداده است به عشقش و خانواده اش لطمه بخورد در این جا است که وقتی از استقامت حرف به میان می آید مثال زده میشوی که آری خانم فلان را دیدی چگونه برای حفظ زندگی و عشق خوداز خود گذشتگی کرد و مثلا مردی را که هیچ بدرد زندگی نمی خورد را مرد زندگی کرد که این هم خود نوعی از عشق واقعی است .

در هر حال من خواستار معین نمودن گونه های عشق هستم و این مطلب امروز به ذهنم خطور کرد چون کسی به کسی می گقت که من ترا واقعا دوست دارم ،این برای من اندگی شبهه بر انگیز بود زیرا می دانستم ، آن کسی که ازعشق خود می گوید اصلا معنی عشق را نمی داند، تنها می خواهد که بگوید من ترا دوست دارم همین و بس و دوست داشتن هم برای زندگی کردن کفایت نمی کند عشق خدایی نیست که تنها با خدا باشیم و خدا هم که هیچ وقت از بنده خودتوقعی ندارد که بخواهد بنده خود را در بوته آزمایش قرار دهد چون خدا بزرگتر از این حرف ها است و ما می دانیم که خداوند در مقابل این همه نعمتی که به بنده خود داده است، هیچ تقاضایی ندارد ، اگر میلیون ها انسان به خدا بد وبی راه بگویند باز هم این خدا است که رزق این بنده های خود را می دهد همان طوری که رزق کافران و مسلمانان را می دهد وتفاوتی بینشان نمی گذارد پس با عشق خدایی کاری نداریم با عشق بنده ایی کار داریم که فکر می کنند عشقشان خدایی است ولی اگر اندک کم توجهی از طرف یکی به دیگری شد فوری می گوید مرا دوست ندارد ویا مطالب دیگر .

حیف است در این دنیای ماشینی اگر یک وقت عاشق واقعی پیدا شد کنارش بگذاریم و بگوییم تو عاشق نیستی در صورتی که می دانیم هست و می توانیم این عشق را به گونه های متفاوتی نزد ایشان جستجو کنیم باری من دلم می خواهد که بدانم عشق چیست وآیا واقعا کسی در این دنیا پیدا می شود که عاشقانه کسی را دوست داشته باشد بدون کمترین توقع و یا کمترین دل آزاری آیا یک چنین چیزی وجود خارجی دارد تمام این عشق های روی زمین تنی هست و عشق تنی هم یک نوع قرارداد بین دو نفر هست که با هم می بندند برای تشکیل یک شرکت که ما آن شرکت را در این جا خانواده نام می گذاریم ، همه هم می دانیم که در این مشارکت تا طرفین با هم به توافق نرسند که اولین توافق مهریه است هرگز برای تشکیل شرکت عقد قرار داد امضاء نمی شود برای بر هم نخوردن این مشارکت چند نفری هم به عنوان شاهد زیر ورقه هایی را امضاء می کنند و برای استحکام این قرار داد وجهی معین می شود که امروز بیشتر سکه های بهار آزادی است به عنوان پشتوانه شریکی که زن نامیده می شود و این وجه تعهدی را هم مردم مشارکت کننده به عهده میگیرد و این شرکت با بستن شدن عقد قرارداد آغاز می شود که البته ممکن است خیلی ها ایراد بگیرند و بگویند این گونه نیست اگر نیست و آنها از من بهتر می دانند آنها توضیح دهند ، من شنونده خوبی هستم حال در این میان دختر و یا پسری که این قرار داد بین آنها منعقد شده است می گویند ما همدیگر را دوست داریم و عاشق هم هستیم شما چه می گویید تا یک علاقه ایی در بین نباشد که نمی توان شرکتی را دایر نمود .

عشق چیز دیگری است و جنس دیگری ما این را نمی دانیم اگر می دانستیم که هیچ وقت عاشق نمی شدیم که در بین راه وا بنهیم و از میان راه گاها بر گردیم خدایی عشق چیست که این همه در باره اش شعر و ترانه وسوز وگداز ها داشته ایم و چقدر خودمان را به در ودیوار خانه ایی که می گقتیم عشقمان در ان خانه است زدیم وقتی به آنچه دلمان می خواست رسیدیم انی که باید باشیم نبودیم و زندی یک انسان دیگر را هم به تباهی کشیدیم شما می توانید این قصه هایی که در روزنامه ها نوشته می شود که بعضی وقت ها به قتل هم می انجامد را بخوانید وتفسیر کنید تا متوجه گفته های من شوید من خدایی دلم می خواهد معنی این همه سوز و گداز را بدانم وبفهمم که عاشق کیست و عشق چیست

موفق وجاری باشید

فرا رسیدن میلاد مسعود ولی عصر بقیه الله را به همه مردم مسلمان جهان خصوصا مردم شریف و شیعیان کشور عزیز خودم که این روز ها دنبال بر گذاری جشن های نیمه شعبان برای فرج امام زمان هستند و از خدا می خواهم که هرچه زودتر آقا امام زمان ظهور کند و شر این شیاطین را از سر مردم مسلمان جهان کوتاه کند

 

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » اسداله پورهاشمی ( جمعه 85/6/17 :: ساعت 11:41 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

ورق پاره ها
غدیر
باور
باور
باور
دوباره بر گردیم
رسید فصل بهار
نظری سوی خدا
ایستاده
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 1
>> بازدید دیروز: 3
>> مجموع بازدیدها: 93036
» درباره من

ورق پاره هایم

» آرشیو مطالب
تابستان 1387
پاییز 1386
تابستان 1386
تابستان 1385
بهار 1385
زمستان 1384
پاییز 1384

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
نامه گشوده عشق
تا بینهایت
ساقی

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان


» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب