سفارش تبلیغ
صبا ویژن
گرامی ترین عزّت، دانش است، زیرا با آنشناخت معاد و معاش به دست آید و خوارترین خواری، نادانی [امام علی علیه السلام]
ورق پاره هایم
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» یه چیزی گفته باشیم

خودمون می دونیم که واقعیت نداره ولی دلمون می خواد یه چیزی گفته باشیم همین یه چیزی گفتن باعث میشه که همه عمر را در عذاب باشیم . اونم دروغی است که بدون این که مسئله ایی باشد می گوییم و برای خودمون مشکل ایجاد می کنیم ، نمی دونم چرا انسانها این قدر ساده هستیم ، بدون آینده نگری حرفی را می زنیم وسپس گرفتار حرف خودمون میشیم ، تازه فکر می کنیم چرا ؟ساده است دقت کنید تا به حال شده کسی که آینده نگر بوده باشه ضرر کرده باشه یا سود نکرده باشه ، امکان نداره وقتی آدم آینده نگر باشد به همه چیز می اندیشد و تمام جوانب امر را در نظر می گیرد آنگاه حرکت می کند و تا می تواند هم ساده بر خورد می کند که هر کسی دیدش قبول کند که ساده است ولی مواظب خود وزندگی خود است .

عشق هم همین گونه است وقتی درست است که تمام جوانب امر سنجیده شده باشد وگر نه اول آسان است و مشکلات دارد ولی وقتی همه جوانبش را در نظر گرفتی ورفتی در عشق هم موفق خواهی بود چون در مسیری گام می زنی که ریایی در آن نیست وقتی ریایی نیست موفقیت همراه است و همیشه هم کسانی موفق هستند که پاک باخته تر میشوند در عشق ، ولی حرکتشان به گونه ایی است که حاضرند خودشان نابود شوند ولی به محبوبشان کوچکترین صدمه ایی نخورد وقتی این گونه بودیم معلوم میشود که عشق مان را دوست داریم وقتی کسی را دوست داشتیم خودمان را برایش فدا خواهیم نمود ، این فدا کردن واقعی است چون واقعا می دونیم چی می خوایم وچرا؟ این کار را می کنیم اگر کسی هم ازمون ایراد بگیرد با هزار ویک دلیل ثابت می کنیم که حق با ما است .

چرخه زمان و مکان این را بیان می کند وما هم این را باور داریم که زندگی بدون عشق اصلا معنی ومفهومی ندارد ولی چه نوع عشقی مهم است چون ما خودمون به دلخواه خودمون عشق را تفسیر می کنیم وقتی به دلخواه خودمون عشق را تفسیر کنیم هر چیزی که به دلخواه ما نباشد باب میل ما هم نخواهد بود وما عشق را به شکل و فرم دلخواه خودمون دوست خواهیم داشت در صورتی که این درست است ولی باید دید طرف مقابلمان چی اون چطوری عشق ما را باور دارد وقتی هر دو به یک شکل حرفمون را زدیم اون وقت تکامل پیدا خواهیم نمود وخواهیم رسید به نقطه تفاهم در عشق که وقتی معشوق گفت نیستم نیست وزمانی هم که اعلام کرد هستم هست ما هم این را با تمام وجودمون باور داریم .

اگر نمی توانم عشق را آن گونه که هست ویا باید باشد معنی کنم برای این است که قلم من قاصر است و توان اندیشه من کوته در صورتی که عشق مقامی بالا دارد ودوست داشتن بالاتر از عشق ایستاده است در صورتی که من اعتقادم بر این است که عشق مقامی بالاتر از دوست داشتن دارد چون من دوست داشتن را به هر چیزی می گوییم ولی عشق را نه پس عشق یک جایگاه خاص خود را دارد که من نمی توانم بیان کنم آنگونه که دلم می خواد خب باشد که همین اندک هم قبول افتد

موفق وجاری باشید

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » اسداله پورهاشمی ( دوشنبه 84/9/14 :: ساعت 8:6 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

ورق پاره ها
غدیر
باور
باور
باور
دوباره بر گردیم
رسید فصل بهار
نظری سوی خدا
ایستاده
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 15
>> بازدید دیروز: 3
>> مجموع بازدیدها: 93076
» درباره من

ورق پاره هایم

» آرشیو مطالب
تابستان 1387
پاییز 1386
تابستان 1386
تابستان 1385
بهار 1385
زمستان 1384
پاییز 1384

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
نامه گشوده عشق
تا بینهایت
ساقی

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان


» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب