سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و ابن جریر طبرى در تاریخ خود از عبد الرحمن پسر ابى لیلى فقیه روایت کرده است ، و عبد الرحمن از آنان بود که با پسر اشعث براى جنگ با حجاج برون شد . عبد الرحمن در جمله سخنان خود در برانگیختن مردم به جهاد گفت : روزى که با مردم شام دیدار کردیم ، شنیدم على ( ع ) مى‏فرمود : ] اى مؤمنان آن که بیند ستمى مى‏رانند یا مردم را به منکرى مى‏خوانند و او به دل خود آن را نپسندد ، سالم مانده و گناه نورزیده ، و آن که آن را به زبان انکار کرد ، مزد یافت و از آن که به دل انکار کرد برتر است ، و آن که با شمشیر به انکار برخاست تا کلام خدا بلند و گفتار ستمگران پست گردد ، او کسى است که راه رستگارى را یافت و بر آن ایستاد ، و نور یقین در دلش تافت . [نهج البلاغه]
ورق پاره هایم
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» اندکی صبر

اندکی صبر دمی آرامش

یک طلوع خورشیذ با نگاهی تازه

ارمغان مستان سحر یک طلوع روشن

یک غروب یک نگاه خواهان

یک سره از وسط باده فروشان سحر

تا در میکده عشق

خط سرخی به امید دیدن

رخ زیبای تو ترسیم کند

تو تماشا گه رازی خط تصویر رخت تا سحر ها پیدا

انتهای سحر عشق رخت

زیبایی داده بر محفل مستان سحر

تو خودت می دانی عشق خود شیدایی ست

لیک باور نکنی عشق وشیدایی را

اندکی صبر سحری در پیش است

رخ نما تا سحر عشق شود همراهت

تا دو باره بخوانی شعر با هم بودن

و من این می دانم

سحری که دل من شیدا شد

در کنارم بودی



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » اسداله پورهاشمی ( یکشنبه 84/8/22 :: ساعت 9:33 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

ورق پاره ها
غدیر
باور
باور
باور
دوباره بر گردیم
رسید فصل بهار
نظری سوی خدا
ایستاده
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 21
>> بازدید دیروز: 10
>> مجموع بازدیدها: 93217
» درباره من

ورق پاره هایم

» آرشیو مطالب
تابستان 1387
پاییز 1386
تابستان 1386
تابستان 1385
بهار 1385
زمستان 1384
پاییز 1384

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
نامه گشوده عشق
تا بینهایت
ساقی

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان


» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب