• وبلاگ : ورق پاره هايم
  • يادداشت : انسان
  • نظرات : 1 خصوصي ، 3 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    منم فرزند كسي كه سرش بر بالاي نيزه رفت و به هديه برده شد ، منم فرزند كسي كه خانواده اش را اسير كردند و از عراق به شام بردند ، منم فرزند كسي كه آب را به روي او بستند در حالي كه براي همه مخلوقات آزاد بود ، منم فرزند كسي كه غسل و كفن نداشت . . . . . ( از خطبه امام سجاد عليه السلام در كاخ يزيد )

    سلام برشما

    اميدوارم هميشه مشمول عنايت مولا باشيد

    آينه هاي عارف به روز شده ، منتظر ديدار شما

    التماس دعا - - عارف

    http://aref19.parsiblog.com/

    مي داني اي دوست.. .. وقتي خداوند از شعف خلقمان ستم بر پاكان آسمان كرد و به ظلم سر ايشان به پايمان افكند و از تمام قدر ت خويش به ما داد.. .. نميدانست كه ما دودماني از آدميت بر تند باد يغما خواهيم برد كه سيب سرخ حوا نبرد!.. .. ما خلوص عبادتي بر روح زخمي آدميت وصله كرده ايم كه، خوابيده و نخوابيده، هر صبح علي الطلوع.. .. دست و صورت، شسته و نشسته.. .. به نماز و نياز در محراب خدايان پول و لجنيت به اكراه ايستاده ايم.. .. ما هر شب عطش عطشناك آدميت را سيراب سراب كرده ايم.. .. كه زندگي به هر قيمتي بي ياور نماند.. .. ما هر روز پر رنگ تر و پر رنگ تر شديم.. .. و آدميت كم رنگ و كم رنگ تر.. .. و خلاصه در يك كلام و جان كلام: ( به جان حضرت آدم كه آدم هم قديمي شد ).. .. آري اي دوست آن انسان كه تو مي گويي آمد و رفت.. .. و پرده شرم به روي خويش كشيد از آدميت ما آدمها.. .. ولي روزي خواهد آمد.. .. به اميد آن روز.. .. موفق باشي.. .. يا حق. كوير
    سلام .......... متن خوبي بود .......... موفق باشيد و پيروز .........